کات (0.00322 دووةم)
  • ئەنجام: ( 1
  • بۆ 5
  • ليرەوە 5
  • )
#1

Interpretation of ( يوسف 16 ) لة Persian بة Mohammad Sadeqi Tehrani - fa

[ و شامگاهان، گریان نزد پدرشان (باز) آمدند. ] - Interpretation of ( Yusuf 16 )

[ وَجَاءُوا أَبَاهُمْ عِشَاءً يَبْكُونَ ] - يوسف 16

وةرطيَران ئایەت | 1612 نوسةر | Mohammad Sadeqi Tehrani زمانى | Persian
#2

Interpretation of ( يوسف 94 ) لة Persian بة Mohammad Sadeqi Tehrani - fa

[ و هنگامی که کاروان جدا شد، پدرشان گفت: «اگر مرا به کم فهمی نسبت ندهید من به‌راستی بوی یوسف را می‌یابم.» ] - Interpretation of ( Yusuf 94 )

[ وَلَمَّا فَصَلَتِ الْعِيرُ قَالَ أَبُوهُمْ إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ لَوْلَا أَنْ تُفَنِّدُونِ ] - يوسف 94

وةرطيَران ئایەت | 1690 نوسةر | Mohammad Sadeqi Tehrani زمانى | Persian
#3

Interpretation of ( يوسف 63 ) لة Persian بة Mohammad Sadeqi Tehrani - fa

[ پس هنگامی که سوی پدرشان بازگشتند، گفتند: «ای پدرمان! پیمانه (‌ی گندم) از ما منع شد، پس برادرمان را با ما بفرست تا پیمانه برگیریم، و ما بی‌گمان برای او نگهبانان ویژه‌ایم.» ] - Interpretation of ( Yusuf 63 )

[ فَلَمَّا رَجَعُوا إِلَى أَبِيهِمْ قَالُوا يَا أَبَانَا مُنِعَ مِنَّا الْكَيْلُ فَأَرْسِلْ مَعَنَا أَخَانَا نَكْتَلْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ] - يوسف 63

وةرطيَران ئایەت | 1659 نوسةر | Mohammad Sadeqi Tehrani زمانى | Persian
#4

Interpretation of ( يوسف 68 ) لة Persian بة Mohammad Sadeqi Tehrani - fa

[ و چون - همان‌گونه که پدرشان به آنان امر کرده بود - وارد شدند (این کار) چیزی را در برابر خدا از آنان بی‌نیاز نکرده بود؛ جز اینکه یعقوب نیازی را که در دلش بود، بر آورد. و بی‌گمان، او به آنچه بدو آموخته بودیم به‌راستی دارای دانشی (فراوان) بود؛ ولی بیشتر مردمان نمی‌دانند. ] - Interpretation of ( Yusuf 68 )

[ وَلَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَيْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ مَا كَانَ يُغْنِي عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا حَاجَةً فِي نَفْسِ يَعْقُوبَ قَضَاهَا وَإِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِمَا عَلَّمْنَاهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ] - يوسف 68

وةرطيَران ئایەت | 1664 نوسةر | Mohammad Sadeqi Tehrani زمانى | Persian
#5

Interpretation of ( الكهف 82 ) لة Persian بة Mohammad Sadeqi Tehrani - fa

[ «و اما دیوار؛ پس از آنِ دو پسر (بچه‌ی) یتیم در آن شهر بود و زیر آن، گنجی متعلق به آن دو بود و پدرشان (مردی) شایسته بود. پس پروردگارت خواست آن دو (یتیم) به حدّ رشدهاشان رسند و گنجینه‌ی خود را – به رحمت پروردگارت – با کاوش بیرون آورند. و این (کارها) را من خودسرانه انجام ندادم. این بود تأویل آنچه که نتوانستی بر آن شکیبایی ورزی.» ] - Interpretation of ( Al-Kahf 82 )

[ وَأَمَّا الْجِدَارُ فَكَانَ لِغُلَامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَكَانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُمَا وَكَانَ أَبُوهُمَا صَالِحًا فَأَرَادَ رَبُّكَ أَنْ يَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَيَسْتَخْرِجَا كَنْزَهُمَا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ وَمَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِي ذَلِكَ تَأْوِيلُ مَا لَمْ تَسْطِعْ عَلَيْهِ صَبْرًا ] - الكهف 82

وةرطيَران ئایەت | 2222 نوسةر | Mohammad Sadeqi Tehrani زمانى | Persian